استاد صمدی آملی : قاتلان  سید الشهدا به بهشت میروند. این عبارت متن یک سایت به بنام ابن عربی دیگر سایت ها  شده.

عزیزان دزد بازار آشفته میخواهد.

در ذیل این عبارت قیامتها  درون ظهور کرده و سایتهای دیگر هم که خواسته اند وجودی ونمودی از خود نشان دهند و وارد این  بحث شده و چقدربندگان خدارو به بازی گرفتن و گناه انداختند .عجبا وغریبا.!!

آه از صرافان گوهر ناشناس                                 هر زمان خرمهره را با دّر برابر میکنند.

جالب اینجاست  همه مطالب واشکالات گپی از هم گرفتن. بعید است که اصلا  آقای صمدی را بشناسند ومطلبی از ایشان  خوانده و طریق شان را بدانند.کسانی این عبارت را در سایت درج کردن خودشان یک پا مفسر و نگهبان دین وحامی اهلبیت   معرفی کردن.

این سایتها شبانه روز  چونان کلب حراش میگرددببیند که کجای بیانات عرفا به ظاهر با روایت منافات دارد از مولوی گرفته تا علامه حسن زاده آملی .ومجوز رسمی برتوهین تمام شعرا  وعرفا  را هم گویا مستقیم از منبع وحی تلقی کرده اند.!

اینکه  از کدام آبش خور آب میخورند وچراگاه خیالشان کجاست الله اعلم . وبا کدام منطق واساس و بر مبنای کدام اصل . به معنای دقیق کلمه  معلوم نیست افسار  بندگیشان دست کیست .اساسا اصالت وماهیتشان مشخص نیست.که سر از کجا در میاروند.

ما با این عنوان  قصد کردیم  در این سایت . پاسخ تمام اشکلات و توهین هارو به فضل الهی بدهیم. انشا الله.

در این   فضای مجازی ایجادشده این عبارت که مخالف با اصول وقوائد شیعه محسوب میشود  . اعتقاد  همه را برانگیخت . و با الفاظ عبارت و توهین وفحش ناسزار به تمام علما اصیل جنجالی درست کردن . که بدونه اینکه با اصل ومتن قوائد فلسفی وعرفانی آشنایی داشته باشند. صاحب نظر شدند  .

کی شود دریا ز پوز سک نجس                      کی شود خورشید زه فوتی ملتمس

این وب سایت       (www.1001KALEME.IR)     بیش از پانصد عنوان مطلب از حضرت استاد با عناوینها مختلف درج کرده . برید ببینید تماما از فرمایشات وحضرت ایشان رونوشت شده عزیزان بروند بخوانند ببینند یک عبارت ویا یک اصل  پیدا میشود که  مخالف اصول و دین  وآیات روایت واعتقاد پاک شیعه باشد.؟

متن سخنرانی درسی  جلسه را برای عزیزان هو هو نوشته ایم وتقدیم میکنیم.  با اون همه مقدمه سنگین فلسفی .  و خودتان قضاوت کنید که در این عبارت حضرت استاد اینگونه فرمودن  (قاتلان سید ااشهدا بهشت میروند قبل از شعیان). که مدعیان  اظهار دارند.!   عزیزان توجه داشته باشند ما قصد توجیه  بیانات حضرت استاد را نداریم  در حد اندازه این فرمایشات هم نیستیم.

مثل این آقایان داستان آتش نمرود شده .

وقتی حضرت ابراهیم (ع) را در آتش جهل  انداختن دوحیوان عجیب در کار بودن یکی مار مولک بود ودیگری پرستو  .   مارمولک از زیر آتش، به آتش فوت میکرد .  وپرستو آب میاورد در آتش میریخت . جبرئیل براین دو وارد شد از مارمولک پرسید چرا به آتش فوت میکنی ؟ گفت این آتش باید بسوزد فوت میکنم تا زودتر کارش را تمام کند .واز پرستو پرسید تو که میدانی این آتش را با این دهان آب نمی شود خاموش کرد . جواب داد من کار به این ندارم که آتش خاموش میشود یا نه ولی وظیفه خود میدانم به وظیفه خود عمل میکنم .

نیت ما انجام وظیفه است بدونه هیچ قصد و غرضی  . انشاء الله

عزیزان . ما به شعور خواندگان این عنوان احترام  میگذاریم ومیخواهیم خودشان در این باره به مقدار فهم  خویش  قضاوت کنند.

 جواب تمام اشکالات در وب سایت مشکات ولایت

درعبارت فرمودند:«قلب راهمّ واحدباید»هرکجادیدیدپای کثرت واختلاف وپراکندگی به میان آمدبدانیدراه اطمینان نفس بسته است.پراکندگی واختلاف درهریک ازشغل ومحیط وارتباط بادوستان محتلف،می تواندخطرناک باشدهمانندیک رانندۀ تاکسی که ازصبح تاغروب افرادمختلفی همچون پیرمرد،پیرزن،جوان هرزه،جوان مؤمن،کارمند،کارگر،کاسب وغیره وغیره راسوارماشین خودمی کندوشاهدتمام ناراحتی وگرفتاری ایشان می شود.لذانوعاًمی بینیداعصاب رانندگان تاکسی ناراحت است،این امربه خاطرهمین پراکندگی به وجودآمده ازبرخوردکردن باگرههای مختلف مردم است.همینطورایستادن درصف نانوایی هم موجب پراکندگی است.به طورکلی هرکجامی بینیدمردم آنجاجمع می شوندوحاضرنیستندسرسوزنی نسبت به یکدیگرگذشت داشته باشدبدانیدکه آن جاجای خطرناکی است وسعی کنیدازاین مکانهادورشوید.زمانی به نانوایی برویدکه خلوت است.لازم نیست درشبانه روزسه مرتبه نانوایی برویدونان بخرید.یک باردرشبانه روزبه نانوایی برویدوبیست وچهارساعت خودراباهمان نان بگذرانیدوحاضرنباشیدبارفتن به چنین مکانهایی ودیدن چنین افرادی حال خودرابه هم بزنید.همچنین اختلافات درمنزل وبین دوستان وفامیلهاوخویشاوندان،همه وهمه انسان راپراکنده ومتشتّت می کنند.ودرمقابل هرکجادیدیدکه وحدت حاکم شده وبه سلوک وآرامش رسیده اید بدانیدکه خدادرآن جاواردمی شود.اگرمی خواهیدبدانیدرفتن به مسافرت خوب است یابد؟بایدببینیددل شمادراین سفروحدت پیدامی کندیااسیرکثرت می شود.به زیارت رفتن وبادعواوناسزا برگشتن هیچ ارزشی ندارد.اگرمی توانید،تنهاویاباخانوادۀ خود سفرکنید.مسافرت کردن بادوستان یاکاروان مشکل سازاست.زیراآدم تاهنگامی که تنهاست کمترمی خوردوبیشترقناعت می کنداماهمینکه قرارشدباجمع دیگری غیرازخانوادۀ خودسفرکندلزوماًبایدپول بیشتری بدهدوهمراه جمع غذای بهتری بخورد.دراین مسافرتهادلباخدامرتبط نمی شود.اگردوستی داریدکه حرفهای اوشماراپراکنده می کندبدانیدکه این دوست به منزلۀ سمی برای جان شماست.
به طورکلی دل اگردل است بایدتمام توان خودرابه کارگیردتاوحدتش حفظ شودوانسان بایدبسیارقوی باشدکه هم درکارهای اجتماعی شرکت کندوهم بتواندوحدت خویش راحفظ کند.بعضی ازعزیزان ازروی برادری بابنده مشورت می کردندکه خواهان پذیرش شغلی سنگین وخاصند.بنده خدمتشان عرض می کردم:اگر«تقوای سلمانی»داریدبروید،درغیراین صورت هم برای شما وهم برای دیگران خطرناک است.شما غصۀ پیش رفتن کاررانخورید.هستندکسانی همانندشماکه باهیچ کس مشورت هم نمی کنندوآن مشاغل رامی پذیرندوکارراپیش می برند.مدتی درمحضرشریف حضرت آقاهنگام تدریس دروس اسفار،شخصی رادرصف مقدم کلاس حاضرمی دیدیم وفکرمی کردیم قراراست ایشان جزءصحابۀ وخصیصین آقاشوند.روزی بعدازکلاس باآقابودیم که ایشان به محضرآقاعرض کرد:«می خواهم فلان شغل رااختیارکنم وبه من گفته اند:برای قبول تصدّی آن پست،ابتدابایدامضایی ازاستادت بیاوری وخداشاهداست که من هم استادی جزشماندارم.اگرامکان داردزیرااین برگه راامضاء فرمائید»آقافرمودند:به کجامی روی؟اوگفت:به عنوان نماینده درفلان پست دردواستان کشورمشغول به کارخواهم شد.آقافرمودند:اگرنرویدچه می شود؟اودرجواب گفت:به من نیازمندوفکرمی کنم قبول این پست برایم تکلیف شرعی باشد.آقافرمودند:
«هرگز تکلیف شرعی نیست.برای مقامی که فرموده ای امثال توبسیارند.توخیال می کنی که تکلیف شرعی داری.من درکل ایران تورانداختم تابتوانم شماچندنفررادام خودبیندازم...اگرمن هم روزی ببینم کاری دراین کشوراست که ازدست کسی به غیرازمن نمی آیدوکسی مثل من یابهترازمن نمی تواندآن رااداره کندخوددرسهارارها می کنم ومشغول آن کارمی شوم ولی می بینم که اینطورنیست.ازشما چندنفرمی خواهم همچنان درسرکلاسهای من حاضرشویدتاحقائقی راکه داریم به شمانیزبدهیم...»
حالابایدچه کنیم تاموحّدباشیم وازپراکندگی رهایابیم؟بنده مطابق بابینش خودراهی به شما عزیزان پیشنهادمی کنم وآن اینکه یک مسیرعلمی رابرای خودتعیین فرمایید.وبرای فهم حقایق مندرج درآن وقت بگذاریدوزحمت بکشیدچون توانسان هستی وانسان بی علم نمی شوددرکنارآن کسب وکارخودراهم داشته باشیدوهرگزآن رارهانکنید.زیرانیازی به تغییرشغل نیست.نوشته های یک عالم رابرای خودمعیارومحورقراردهیدازآنجاکه فهم کتابهاآسان نیست پس دراین مسیربه یک استادهم نیازدارید.روزی یکساعت یاهفته ای چندساعت نزدآن استادبرویدوبراساس نظم خاصّی درس بخوانیدوبالا بیایید.مثلاً می توانیدکتابهای امام رحمة الله یاکتابهای شهیدمطهری رحمة الله ویا کتابهای حضرت علامه حسن زادۀ آملی راانتخاب بفرمایید.امابایدبدانیدکه خواندن کتابهای گوناگون وپراکنده دل رامضطرب می سازدوانسان بااین روش به جایی نمی رسد.همینطورتحقیق درموردموضوعات مختلف دریک زمان انسان راپراکنده بارمی آورد.علامه حاج محمدحسین تهرانی رحمة الله ازشاگردان علامه طباطبایی رحمة الله بودندکه دوسال قبل درمشهدبه رحمت اله پیوستند.ایشان اهل قلم بودندوکتابهای بسیاری نوشتندوشاگردان بسیاری تربیت کردند.
اماهرگزبه شاگردان خوداجازه نمی دادندکه کتاب دیگران رامطالعه کنند.
می فرمودند:کتابهایی که من نوشته ام رامطالعه کنید.چون تمام آنهاروی حساب وبرنامه نوشته شده است.حال که پیش من آمدیدبایدمطابق باآن برنامه عمل کنید.
البته این معنای بدبودن کتابهای دیگران نیست.بلکه همۀ اینهابرای این است که سالک درابتدای راه بادیدن روشهای گوناگون متحیروسرگردان نشود.اگرمی خواهیدقلبتان همّ واحدپیداکندبایدبه مطالعات خودجهت بدهیدویابه صورت موضوعی مطالعه کنید.هماننداینکه الآن مدتی است که مشغول بحث موضوع طهارت هستیم.
عزیزان من!توجه داشته باشیددوستی هایی که براساس نظم اجتماعی است نبایدمانع راهتان شود.شما،هم به امام علاقه داریدوهم به شهیدمطهری.امااگرخواستیدبراساس کتابهای شهیدمطهری خودرابسازیدکتابهای امام رامطالعه نکنید.اگرمطالعه کنیدضررکرده اید.مگرشمابرای تحصیل دریک دورۀ تحصیلی درچندین دبیرستان ثبت نام می کنید؟واگراین کاررابکنیدسرانجام کارچه کسی بایدازشماامتحان بگیرد؟چه کسی بایدشماراازابتداتاانتهاکنترل کند؟اگرچنین باشدبه تعبیرخودمانی«همه کارۀ بیکاره»خواهیدبود.به همۀ نویسندگان احترام بگذاریدامادریک جهت قدم برداریدتاموفق شوید.بعدازاینکه توحدپیداکردیدوحقیقت درشماپیاده شدازآن به بعدمی توانیدکتابهای دیگران راهم مطالعه بفرمایید.الحمدلله بعدازانقلاب خیلی شورمطالعه ونوارگوش کردن به ماروی آورده امامتأسفانه پراکنده شدیم ونتیجه ای نگرفته ایم زیراتمتم آنهابراساس یک برنامه وروش خاصی نبوده است.یک باغ رانمی توان به چندین باغبان سپرد.به تعبیر قدیمی ها«آشپزکه دوتاشدآش یاشورمی شودیابی نمک»بسیاری ازعزیزانی رامی شناسیم که پس ازپیروزی انقلاب به مطالعه وزندگی خودجهت دادندواکنون موفق شده اند.
عزیزان من!لطف بفرماییدبرای کسب موفقیت ابتدادرچندکلاس ومنبرشرکت کنید.بعدازآن باخودخلوت کنیدوببینیددلتان باکدامیک ازاین کلاسهاسازگارتراست.باهرکدام سازگارتربودهمان رادنبال کنیدکه روزیتان همان است.هدف ماانسان شدن است.به عنوان مثال چندین آشپز برای پختن یک غذاشیوه های مختلف دارندامامگرمی شودیک غذاراهم روی آتش هیزم،هم روی گاز وهم روی اجاق برقی پخت؟غذاخوب پخته نمی شوددرعین حال هیچکدام ازهیزم واجاق برقی وگازهم تقصیری ندارندبلکه تومقصری که باغذاچنین کرده ای.اگراستادی درفلان شهردورپیداکرده ای که کلاسهای درسی ائمطابق معیارهای درونی تواست بایدبه دنبال اوبروی.درروایات ماآمده است اگرعلم درچین هم باشدبایدبه دنبال آن بروید.پس شرط اول این سیروسلوک علمی وعملی ونیزشرط اول فهم کامل هرآیه وروایت وحدیثی این است که بایداستادی داشته باشیدتاتمام کثرات آیات وروایات واحادیث رابه یم وحدت برگرداندوبه شماالقاکند.
«والحمدلله ربّ العالمین»
منبع،شرح مراتب طهارت ازرساله وحدت ازدیدگاه عارف حکیم علامه حسن زاده آملی.شارح:داودصمدی آملی.
نوشته شده در مشکات ولایت.